سپنته مینو یا مینوی مقدس:
پیش از این با امشاسپندان آشنا شدیم و دانستیم بر پایه ی گات ها هفت امشاسپند عبارت اند از سپنته مینیو، بهمن، اَردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و اَمرداد؛ همچنین آموختیم انسان این توانمندی را دارد که با کوشش، کاوش وپیمودن هفت پایه عرفان زرتشتی به درجه اَمرداد و جاودانگی برسد.
اما زرتشتیان در دوراه های گوناگون سروش، لورمزدو بهرام را نیز به سبب جایگاه والایشان در مقام امشاسپندان قرار داده اند. در این جا مب خواهیم به جایگاه اورمزد به عنوان یکی از امشاسپندان اشاره کنیم. موبد جهانگیر اوشیدری در کتاب دانشنامهی مزدیسنا، زیر واژه ی امشاسپند می نویسد: امشاسپندان به یک دسته ایزدان مزدیسنا گفته شده که اهورامزدا در سر آنها قرار دارد و به هفت امشاسپند شناخته می شوند. پیش از اهورامزدا، سپنته مینیو در راس امشاسپندان جای داشت <اوشیدری 1378 ص 124> پیش از ایشان، استاد پورداود این مطلب را با شرح مفصل تری توضیح داده است: اسم امشاسپندان به یک دسته از بزرگترین فرتگان مزدیسنا داده شده که سپنته مینیو و بعدها اهورامزدا را در سر آنها قرار داده و گفتند هفت امشاسپندان.. ستیزه خرد خبیث یا انگره مینیو یا اهریمن همیشه در مقابل سپنته مینیو یا خرد مقدس است نه در مقابل اهورامزدا چنانکه در هرجای از گات ها که از خرد خبیث ذکری شده است آن را در مقابل خرد مقدس می بینیم ... اینکه بعدها اهریمن در مقابل اهورامزدا تصور شده برای این بود که طرف مقابل او سپنته مینیو باشد گاهی به جای اهورامزدا آمده است... از این جهت است که بعدها خود اهورامزدا به جای سپنته مینیو در سر امشاسپندان قرار داده شده و نیز پس از افتادن سپنته مینیو از سر امشاسپندان برای تکمیل نمودن عدد هفت، سروش را در آخر امشاسپندان جای داده اند <پورداود 2536/1356، یشت ها ج1 صص71-72> در بُندَهِشن نیز که کتابی پهلوی از روزگار پایانی سده سوم قمری به جای مانده است، اورمزد پیش از بهمن یاد شده است: نخست از مینویان اورمزد است، او از جهان مادی بن مردم را به خویش گرفت... دو دیگر از مینویان بهمن است... سه دیگر از مینویان اَردیبهشت است...<بهار1369 ص48-49> با خواندن این متون، پرسشی مهم در اندیشه شکل می گیرد: چگونه اهورامزدا که در گات ها ذات یکتا و برتر از همه امشاسپندان و ایزدان دانسته شده، بعدها در بخش های دیگری اوستا و سپس در نوشته های پهلوی هم رده ی امشاسپندان (سپنته مینو) و مقابل اهریمن قرار گرفته است؟ بدفهمی همین همین مطلب سبب شده که برخی عجولانه تهمت دوگانه پرستی به بهدینان یکتاپرست بزنند. پاسخ این پرسش ها از نوشته های اوستایی و پهلوی به دست می آید: در گزیده های زادسپرم، که متنی به زبان پهلوی است، میخوانیم: از این دو مینو آنگاه کسی که دروند است بدکاری را دوست داشت، آن بدکاری آرزوی اهریمن بود؛ مینوی افزونی بخش (سپنته مینو)، اورمزد پارسایی را دوست داشت < راشد محصل 1358 ص 68>بنابراین پاسخی که می توان به این پرسش بالا داد این است که چون در فلسفه اشراقی اشوزرتشت، سپنته مینیونزدیک ترین نور به اهورامزدا، نور همه نورها(شیدان شید) است؛ در نوشته های جدیدتر زرتشتی، گاهی موبدان برای این دو حقیقت(اهورامزدا � سپنته مینیو) یک نام به کار برده اند. در دعایی به نام پازند در خرده اوستا (دعای ستایش خداوند یکتا) به روشنی از این واقعیت سخن گفته شده است: به نام و ستایش آن که همیشه هست و همیشه خواهد بود، ایزد سپنته مینیو، که در جهان مینوی خودش یکتا است و نام او اورمزد نیز هست. خدای بزرگ و دانا و دادار و پرورنده، پاسبان و فروغمند و نیکوکار و بخشاینده و اویژه که دادستانی نیک و توانا است.
ما هنگام خواندن متون دینی زرتشتی، باید به این امر آگاه باشیم که جایگاه اهورامزدا، چنان که در گات ها آمده بالاتراز همه ی امشاسپندان و ایزدان است و هیچگاه در برابر انگره مینیو قرار نمی گیرد و اگر گاه در متون پهلوی نام اورمزد در جایگاه یکی از امشاسپندان و در مقابل اهریمن یاد شده، در حقیقت این نام به جایگاه سپنته مینیو اشاره دارد، چنان که در این نوشته ها نیز به روشنی یادآوری شده است.
دوشنبه 10 مرداد 1390 - 5:08:08 PM